سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حیات قرانی

گیرم همه مردم اهل البیت را شناختند و به آنها محبت و ارادت واقعى پیدا کردند، چه نتیجه و خاصیتى دارد؟

چرا باید نسبت به اهل بیت(ع) محبت بورزیم؟

[اهل بیت و خاندان عصمت] ذوى القرباى پیغمبر اکرم اند و به مردم توصیه شده اند که نسبت به آنها به طور خاص، زائد بر آنچه ولاء اثباتى عام اقتضا مى کند، محبت بورزند و آنها را دوست بدارند این مطلب در آیات قرآن آمده است و روایات بسیارى نیز در این زمینه از طرق شیعه و اهل سنت وارد شده که محبت اهل البیت و از جمله على ( ع ) را یکى از مسائل اساسى اسلامى قرار مى دهد و قهرا در این مورد، دو بحث به وجود مى آید:

اول اینکه چرا در موضوع اهل البیت، اینهمه توصیه شده است که مردم به آنها ارادت بورزند و این ارادت و محبت را وسیله تقرب به خداوند قرار دهند؟ گیرم همه مردم اهل البیت را شناختند و به آنها محبت و ارادت واقعى پیدا کردند، چه نتیجه و خاصیتى دارد؟ دستورهاى اسلامى همه مبنى بر فلسفه و حکمتى است اگر چنین دستورى در متن اسلام رسیده باشد قطعا باید حکمت و فلسفه اى داشته باشد.

پاسخ این پرسش این است که دعوت به محبت اهل البیت، و به عبارت دیگر ولاء محبت اهل البیت، حکمت و فلسفه خاص دارد، گزاف و گتره نیست، پاداش به رسول اکرم یا به خود آنها نیست قرآن کریم از زبان رسول اکرم تصریح مى کند که پاداشى که از شما خواستم یعنى مودت ذوى القربى فایده اش عاید خود شماست.

ولاء محبت مقدمه و وسیله اى است براى سایر ولاء ها که بعدا توضیح خواهیم داد رشته محبت است که مردم را به اهل البیت پیوند واقعى مى دهد تا از وجودشان، از آثارشان، از سخنانشان، از تعلیماتشان ، از سیرت و روششان استفاده کنند بعلاوه در کتاب جاذبه و دافعه على علیه السلام درباره خاصیتهاى عشق و محبت، و مخصوصا عشق و محبت به پاکان و اولیاء حق که انسان ساز است و عامل بسیار ارزنده اى است براى تربیت و براى به حرکت آوردن روحها و زیر و رو کردن روحیه ها، مفصلا بحث کرده ایم و در اینجا تکرار نمى کنیم دوم اینکه آیا ولاء محبت از مختصات شیعیان است یا سایر فرق اسلامى نیز به آن اعتقاد دارند؟

در جواب باید گفت که ولاء محبت از مختصات شیعیان نبوده سایر فرقه هاى مسلمان نیز به آن اهمیت مى دهند امام شافعى که از ائمه چهارگانه اهل سنت است در اشعار معروف خود مى گوید:

یا راکبا قف بالمحصب من منى

واهتف بساکن خیفها و الناهض

سحرا اذا فاض الحجیج الى منى

فیضا کملتطم الفرات الفائض

ان کان رفضا حب آل محمد

فلیشهد الثقلان أنى رافضى

اى سواره در سرزمین پر سنگریزه منى بایست و سحرگاه فریاد کن به آن که در خیف ساکن است و به آن حرکت کرده است، آنگاه که حجاج از مشعر به منى حرکت مى کنند و کثرت جمعیت مانند رود فرات موج مى زند که اگر محبت آل محمد « رفض» شمرده مى شود پس جن و انس گواهى دهند که من «رافضى» مى باشم.

و هم او مى گوید:

یا آل بیت رسول الله حبکم

فرض من الله فى القرآن انزله

یکفیکم من عظیم الفخر انکم

من لم یصل علیکم لا صلاه له

اى اهل بیت رسول! دوستى شما فریضیه اى است از جانب خداوند که در قرآن آن را فرود آورده است از فخر بزرگ شما را این بس که درود بر شما جزء نماز است و هر کس بر شما درود نفرستد نمازش باطل است و هم او مى گوید:

و لما رأیت الناس قد ذهبت بهم

مذاهبهم فى أبحر الغى و الجهل

رکبت على اسم الله فى سفن النجا

و هم اهل بیت المصطفى خاتم الرسل

و امسکت حبل الله و هو ولاؤهم

کما قد امرنا بالتمسک بالحبل

چون مردم را دیدم که راههاشان آنها را در دریاهاى گمراهى و جهالت انداخته است، به نام خدا سوار کشتى نجات شدم، همانا اهل بیت مصطفى خاتم رسولان، آن کشتى نجات اند، و به ریسمان خدا که ولاء آنهاست چنگ زدم، همچنانکه دستور به ما داده شده که به این ریسمان چنگ بزنیم زمخشرى و فخر رازى که در بحث خلافت به جنگ شیعه مى آیند، خود راوى روایتى هستند در موضوع ولاء محبت فخر رازى از زمخشرى نقل مى کند که پیغمبر فرمود :

«من مات على حب آل محمد مات شهیدا، ألا و من مات على حب آل محمد مات مغفورا له، الا و من مات على حب آل محمد مات تائبا، الا و من مات على حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان» 

هر کس که بر دوستى آل محمد مرد، شهید مرده است، هر کس که بر دوستى آل محمد مرد، آمرزیده مرده است، هر کس که بر دوستى آل محمد مرد، توبه کار مرده است، هر کس که بر دوستى آل محمد مرد، مؤمن و کامل ایمان مرده است.[1][11]

 



[1][11] . ولاء و ولایتها، ص38- 42


+نوشته شده در یکشنبه 88/7/26ساعت 3:3 عصرتوسط | نظرات ( ) |